هستی من

سلام طاعات و عبادات قبول و اما روز هفتم ماه مبارک هم سپری شد از خدای مهربان متشکرم که نیرو و توان داده و باز هم یک رمضان دیگر را دیدیم و اما یادی از خاطرات گذشته علی جون که به تازگی به دستم رسید و  فکر میکنم خالی از لطف نباشد           و این عکس از گذشته های پسرم است و در حال حاضر از این کارهای بد نمیکنه           ...

و این هم از عکسهای علی جون در پل طبیعت  ...

چون دلمون میخواست این تعطیلات خیلی به پسرمون خوش بگذره هر روز صبح یه سری هم به پارک سر کوچه میزدیم که واقعا علی هر چی انرژی داشت اونجا تخلیه میکرد        ...

یک روز هم به اتفاق خانواده به زیارت امامزاده صالح رفتیم که اون هم لطف خاص خودشو داره و روح آدمو جلا میده ...

سلام سلام سلام  به همه مامانهایی که تعطیلات واسشون معنا نداره چون همیشه سر کارن اون هم شغل شیرین ولی سخت فرزند داری واقعا خسته نباشید سلام به نینیهای کوچولو و شیطونی که پوست ماماناشونو کندن هر چی هم تز روانشناسی بلد بودیم روشون پیاده کردیم ولی باز هم همون آش و همون کاسه! به هر صورت تعطیلات سپری شد خدا رو شکر همه چی به خوبی و خوشی بود خدای مهربونم برای هزارمین بار ممنون. ما امسال تعطیلات به مدت ده روزی به همراه همسر و پسر عزیزم تهران خونه بابا جون یعنی پدر اینجانب بودیم بعد همسر تشریف بردند و من پسرم پیش بابا موندیم . یه روز به اتفاق به باغ وحش رفتیم جاتون خالی خیلی خوش گذشت       ...

امروز 15 فروردین و ما به اتفاق هم یعنی علی جون و همسر برای زیارت اهل قبور به بهشت زهرا رفتیم این 16 سالی است که مادر در بینمان نیست مامان عزیزم جات خیلی خالیست

...

سلام  و سال نو مبارک  امسال هم به لطف خدا به خوبی و سلامتی سپری شد  خدای خوبم ممنون    

با سلام خدمت تمام دوستانی که این وبلاگو برای بازدید انتخاب میکنند تصمیم گرفتم تمام عکسهایی که در تاریخ تیر 94 از علی جون گرفتیم اینجا قرار بدهم پسر عزیزم با وجود خستگی زیاد خیلی همکاری کرد دوستت داریم عزیزم بعد از گرفتن این عکسها   علی جون  ابله مرغون شد و بعد هم یک سفر به تهران داشتیم که چاپ عکسها کلی به تاخیر افتاد             ...