علیعلی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

هستی من

تولد مثلاً سوپرایزی.....

تولد مثلاً سوپرایزی.... سلام پسر خوبم سلام مرد کوچولوی مامان امروز به لطف معلم عزیز و مهربونت دست به کارنوشتن شدم . عزیزم دیشب چه شب قشنگی بود این تنها جشن تولدی بود که واقعا احساس کردم دوباره متولد شدم. از اول دی در تکاپویی .... دل کوچولوت هم طاقت نداره هر روز میگی مامان یه رازی هست دلم میخواد بگم اما نمیتونم. تا دیروز که با بابا رفتی یک کیک و یه گل سر برام خریدی .البته که لطف کرده بودید شب قبلش هم برام موبایل خریدید ....
28 دی 1398

برگشت

 سلام  بالاخره برگشتیم به خونه  بعد از 2 ماه کار سخت پدر بازسازی خونه تموم شد و برگشتیم  خدا رو شکر خونه خیلی زیبا و تمیز شد  زندگی در همه حال ادامه داره چه سخت و چه آسان چه شاد و چه غمگین اما تنها چیزی که همیشه در انتها شادم میکنه حضور شماست پسر عزیزم تو تنها چیزی،هستی که دلم همیشه به داشتنش بالیده خدایا ممنونم خیلی خیلی ممنونم... امسال تابستون تصمیم گرفتیم که شما کمتر وقتتو به بطالت بگذرونی فوتبال و یو سی مس ثبت نام کردیم کلاس قرآن هم که پا بر جاست شاید سخت باشه اما فکر کنم مفیده . تو این روزا که هیچ بچه ای تو کوچه و خیابون حق بازی نداره و همه چیز محدود به خونه هاست فکر میکنم کلاس های متفرقه بد نباشه...
11 تير 1397

بدون عنوان

پسر قشنگ مامان الان خوابیدی و وقتی میخابی انگار تمام دنیای من میخابد و منتظر میماند تا تو بیدار شوی و دوباره بالیدنت را در یک طلوع تازه به نظاره بنشیند  عزیزم خوب باشی همیشه این تنها آرزوی ساده من است  خوب بخندی همیشه این تنها دلخوشی من است میگویند مادر هم باید تفریح و شادی خودش را داشته باشد اما چه کنم از وقتی آمدی به دنیایم دیدن روی زیبایت شد بهترین تفریح زندگیم... میگویند وابستگی زیاد برای کودک خوب نیست اما چه کنم بیشتر از آن من به تو وابسته ام عزیزم... ...
4 ارديبهشت 1397

بدون عنوان

سلام.  مدتهاست که تو وب پسرم چیزی نذاشتم الان دیگه علی جون مردی شده و اینجا حرم امام مهربانی ها امام رضا ع روز شهادت حضرت رقیه ع از کل مهدها برای عزاداری و عرض تسلیت در حرم جمع شدند.  دلم میخاد خاطرات عید 97را مرور کنم  واقعا که در کنار پدر عزیزم و خانواده تعطیلات خوبی بود مخصوصا که بابای علی جون هم نهم عید به ما ملحق شدند و دیگهلذت کامل شد. یک روز از تعطیلاتو به سیرک رفتیم بدک نبود به نظرم هر جا که آدم دلخوش و شاد باشه اونجا خوبه مخصوصا جایی که لبخند به لب علی میاره یا هیحان و شادی بهش هدیه میده واسه من بهترین جای دنیاست. یه روز هم جاتون خالی مولودی خونه آبجی خانم بزرگه به مناسبت مبعث که ...
30 فروردين 1397

بدون عنوان

پسر عزیزم تصمیم دارم از امروز خطاب وبلاگم شما باشی عزیزم خیلی وقته هیچ مطلبی نگذاشتم اخه شما خیلی مریض بودی اونقدر که بعد از مشورت با دکتر های مختلف تصمیم به عمل لوزه گرفتیم الان که این مطلبو میگذارم 1 ماه از عمل شما میگذره و نسبتا بهتری عزیزم خدا رو شکر همه چیز با تمام سختیهایی که کشیدم به خوبی سپری شد خدایا شکرت  
6 فروردين 1396

بدون عنوان

به حول و قوه خداون بعد از کلی تحقیق امسال برای علی جون یه مهد خوب پیدا کردیم که خدا رو شکر هم خودش خیلی دوست داره و هم من و پدرش چون کلی مطلب جدید یاد گرفته و کادر بسیار خوبی داره . و این هم از عکس علی جون در روز اول مهد... خدا به همراهت پسرم انشاالله یه روز عکس فارغ التحصیلیتو بگیریم عزیزم   ...
19 آبان 1395

بدون عنوان

به حول و قوه خداون بعد از کلی تحقیق امسال برای علی جون یه مهد خوب پیدا کردیم که خدا رو شکر هم خودش خیلی دوست داره و هم من و پدرش چون کلی مطلب جدید یاد گرفته و کادر بسیار خوبی داره . و این هم از عکس علی جون در روز اول مهد... خدا به همراهت پسرم انشاالله یه روز عکس فارغ التحصیلیتو بگیریم عزیزم  
19 آبان 1395
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هستی من می باشد